هزینه حضور آمریکا در سوریه بسیار بالاست/ به خانه بازگردید
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۸۷۹۳
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از نشنال اینترست، «جف لامیر» یکی از اعضای وزارت دفاع آمریکا در گزارشی حضور و نقش چند ساله آمریکا در بحران سوریه را بررسی کرده و در این زمینه هشدار داده که مداخله نظامی واشنگتن در سوریه ممکن است کم هزینه به نظر برسد، اما این حضور خطرناکتر و پرهزینهتر از همیشه است.
ترجمه این گزارش در ادامه میآید:
نیروهای آمریکایی پس از توقفی در پی حملات ترکیه به نیروهای کُرد تحتِ حمایت ایالات متحده آمریکا، عملیات خود را از سر می گیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تصمیم واشنگتن برای حمایت از شورشیان سوری در آغاز جنگ داخلی سوریه فاجعه آمیز بود و باعث ظهور داعش و سایر گروه های شبه نظامی شد. کشتار متعاقب آن مداخله بیشتری را به همراه داشت و با شکست داعش، توجیه آمریکاییها برای ماندن در سوریه به طور فزایندهای بهم ریخت. اکنون منطق انحرافی که برای توجیه استقرار نیروهای آمریکایی در سوریه استفاده می شود، حفاظت از همان نیروهای آمریکایی است. چرخه ای که در آن واشنگتن برای هر راه حل مشکلی ایجاد کرده است، به اندازه کافی طولانی شده است.
در حالی که راهبرد واشنگتن ثابت است، وضعیت پویاتر و متزلزلتر از همیشه است. حملات راکتی اخیر ترکیه به نیروهای کُرد در فاصله ۱۳۰ یاردی نیروهای آمریکایی بوده است. ترکیه متحدان کرد واشنگتن را تروریست می بیند و انفجارهای اخیر در استانبول احتمال تهاجم زمینی دیگر ترکیه به سوریه را افزایش داد.
ترکیه یکی از اعضای ناتو است و درخواست سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو را به دلیل نگرانیهایش درباره شبهنظامیان کُرد متوقف کرده است. بعید است که ایالات متحده از درگیری بیشتر در درگیری که از دهه ۱۹۷۰ ادامه دارد، چیزی به دست آورد. علاوه بر این، با توجه به اینکه آنکارا تهدید تروریسم را جدی می گیرد، خصومت با ترکیه احتمالاً انسجام ناتو را تضعیف می کند.
در هفته های گذشته، داعش برای سومین بار رهبر خود را از دست داد. سه سال از شکست سرزمینی داعش می گذرد، این گروه تا حدی ریشهکن شده است همانطور که هویت رهبر و جانشین وی ناشناخته مانده است. متحدان کرد واشنگتن عملیات علیه داعش را به طور کامل متوقف کردهاند. چرا واشنگتن باید حاضر باشد صدها سرباز آمریکایی را برای مبارزه با دشمنی که اساساً در خطر انقراض است به خطر بیندازد؟
حتی قبل از حملات اخیر ترکیه در سوریه، دلایل زیادی برای عقبنشینی وجود داشت. شبه نظامیان تحت حمایت ایران به طور منظم نیروهای آمریکایی را در داخل سوریه و عراق هدف قرار میدهند. ایالات متحده آمریکا مجبور نیست این خطر را بپذیرد. این شبه نظامیان تا زمانی که نیروهای آمریکایی سوریه را ترک کنند به مبارزه با آنها ادامه خواهند داد. عقب نشینی تصدیق می کند که یک دهه تاکتیکهای بیثمر، سودی به همراه نداشته است. وظیفه واشنگتن در قبال مردم آمریکاست، نه ماموریتی با اهداف مشکوک و بد تصور.
سوریه یکی از منافع اصلی ایالات متحده آمریکا نیست. در واقع سوریه در حاشیه منطقهای قرار دارد که ایالات متحده آمریکا در استراتژی دفاع ملی خود بر آن تأکید نداشته است. اشغال سوریه ممکن است کم هزینه به نظر برسد، اما واقعاً اینطور نیست. اولاً در حالی که ۹۰۰ سرباز در سوریه نیروی کوچکی به نظر میرسند، این امر داراییهای مورد نیاز برای تأمین پایداری و پشتیبانی را پنهان میکند. هزینه پایین همچنین خطر تشدید تنش با ایران را که می تواند برای نیروهای آمریکایی در سراسر خلیج فارس ویرانگر باشد، کم نمیکند. دهها هزار نیروی آمریکایی در عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر به طور بالقوه در تیررس پهپادها و موشکهای بالستیک ایران قرار دارند.
واشنگتن به خرج کردن خون و پول برای یک درگیری بیپایان ادامه می دهد، جنگی که زندگی میلیونها غیرنظامی را مختل کرده است. تداوم این ماموریت ممکن است از نظر سیاسی آسان باشد، اما برای جلوگیری از تغییر الگوی شکست خورده دهه گذشته بوی بزدلی اخلاقی می دهد. تلفات مداخله نادرست در سوریه فراتر از میدان جنگ است. مادران، پدران و فرزندان سنگینی اعزام های بی پایان و ترس از دست دادن عزیزان خود را تحمل می کنند. وقت آن است که واشنگتن به این درد دل پایان دهد و نیروهای ما را از سوریه به خانه بازگرداند.
کد خبر 5682623 محسن وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: واشنگتن آنکارا تروریسم امارات متحده عربی ترکیه عربستان سعودی نشنال اینترست غرب آسیا سوریه روسیه اوکراین ایالات متحده امریکا رژیم صهیونیستی فلسطین عراق ترکیه جنگ اوکراین ایران انگلیس سوریه ولادیمیر پوتین جو بایدن آلمان ایالات متحده آمریکا نیروهای آمریکایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۸۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
جان لیمبرت، گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران در مطلبی با اشاره به سطح تنشها بین ایران و آمریکا بر لزوم گفتگو بین طرفین تاکید کرد و گفت که صحبت با ایران سخت خواهد بود؛ اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ جان لیمبرت، دیپلمات پیشین آمریکایی در مطلبی برای اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت، برای چندمین بار، ایالات متحده و ایران به یک جنگ آشکار نزدیک شده اند که هیچ یک از طرفین آن را نمیخواهند. بر اساس این گزارش، اخیرا اسرائیلیها به ساختمانی در محوطه کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد.
در مقابل ایرانیها به این نقض اماکن دیپلماتیک اعتراض کرده و با پرتاب صدها پهپاد و موشک جنگی به سمت اسرائیل به آن پاسخ دادند. در این بین آمریکا با هشدارهای فراوان به رهگیری آنها کمک کرد. اسرائیلیها برای نشان دادن توانایی خود، دست به یک حمله متقابل زدند. به نظر میرسد که این مبادله تا دور بعدی فعلا پایان یافته است.
دیر یا زود، اگر آمریکا و جمهوری اسلامی میخواهند از این درگیری باخت-باخت اجتناب کنند، باید شروع به گفتگو کنند. ۴۵سال اتهام و نکوهش از سمت دو طرف، دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده است. همچنین برای دولتهای متوالی ایالات متحده، ایران همچنان معما است و معما باقی خواهد ماند.
با الهام از تروتسکی میتوان گفت «شما ممکن است کاری با ایران نداشته باشید. اما ایران با شما کار دارد.» برای ایران، آمریکا یک مشغله ذهنی باقی میماند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که بعد از چهل و پنج سال جایگاه خود را حفظ کرده است. حال این پرسش مطرح میشود که چرا باید با جمهوری اسلامی صحبت کنیم، در حالی که اصل سیاست جمهوری اسلامی به قول یکی از مقامات ایرانی «مخالفت با آمریکا» است؟
جان لیمبرت ادامه میدهد: «ما باید صحبت کنیم، زیرا صحبت کردن (و گوش دادن) به دشمن به معنای تامین منافع ملی ما از طریق برقراری ارتباط است. حرف زدن هرگز به معنای تایید یا حمایت نیست.» تا امروز که دو طرف با هم صحبت نکرده اند، چه اتفاقی افتاده است؟ یا به عنوان مثال وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در جلسات از ملاقات حضوری با همتایان آمریکایی خود اجتناب میکنند، چه اتفاقی میافتد؟
هر گاه دو طرف، همسایه ها، اقوام، کشورها به هر دلیلی نتوانند با هم صحبت کنند، هر یک از طرفین برای دیگری به طور همزمان تبدیل به مافوق بشر میشوند که قادر به هر کاری است. در این صورت، یک ایران مافوق بشر میتواند در عرض چند هفته سلاح هستهای بسازد و تحویل دهد، نیروهای محور مقاومت را برای انجام ماموریت هایش در هر جایی تقویت و امپراتوریهای قدرتمند ایرانی دوران یونان و روم را بازسازی کند.
از سوی دیگر، ایالات متحده مافوق بشر نیز میتواند سیاست مداخله در رویدادهای ایران را به شکل دیگری ادامه دهد. در یک سطح، سیاستمداران تهران و واشنگتن به دنبال اجتناب از جنگ ایران و آمریکا هستند. ایران نمیخواهد جنگ بزرگ، اوضاع را در این کشور بههم ریزد و در واشنگتن، هر دو رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه میدانستند که «جنگ احمقانه دیگر» در خاورمیانه یک بازنده سیاسی به همراه دارد.
در سال ۲۰۱۶، ترامپ در برابر چنین جنگهایی مقاومت کرد و پیام او قدرتمند بود. اگرچه او به طرز احمقانهای توافق هستهای ایران را رها کرد و تهدیدی عجیب برای زدن «۵۲ مکان تاریخی» در ایران مطرح کرد، اما به وضوح شکی برای پرهیز از جنگ نداشت. زمانی که مشاور امنیت ملیاش او را به سمت رویارویی سوق داد، وی را اخراج کرد.
آیا نخست وزیر بنیامین نتانیاهو میخواهد ایالات متحده را وارد جنگ با ایران کند؟ به نظر میرسد که او در پی حفظ خود در قدرت است. جنگها اغلب با بیان اینکه هر دو طرف خواهان صلح هستند، آغاز میشود. اما محاسبات نادرست یا دست کم گرفتن طرف مقابل و اقدامات شخص ثالث میتواند کشوری را به سمتی سوق دهد که خود میداند ویرانگر است. لیمبرت در نهایت تاکید کرد که صحبت با جمهوری اسلامی سخت خواهد بود، اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.